loading...
قران خوان
welcom!!
خوش امدید!!
shervin بازدید : 676 پنجشنبه 01 آبان 1393 نظرات (0)

قواعد روخوانی و روانخوانی قرآن کریم


*حروفی که اسامی آنها در عربی با فارسی تفاوت دارد:

*قرآن دارای 114 سوره که 29 سوره آن با حروف مقطعه شروع (بصورت قطعه قطعه خوانده می شوند- یعنی هر حرف با اسم عربی آن) . مثال المص= الف میم صاد- طسم= طا سین میم .


*____در قرآن به عربی فتحه و به فارسی زیر که از کلمه فتح به معنی یکبار بارگشودن (فتحه). که هنگام وقف تاء تبدیل به هاء ساکن می شود. صدای فتحه متمایل به صدای حرف الف می باشدو از الف کوچک وخوابیده روی حرف کمک میگیرند.علت نامگذاری آن به فتحه این است که درهنگام تلفظ حروفی که دارای این علامت است لبها حالت گشوده به خود میگیرد. فتحه = مفتوح در فارسی زبر و درعربی کسره یعنی یکبار شکسته شده (کسره).

درهنگام وقف تاء (ه) به هاء ساکن تبدیل می شود. صدای کسره متمایل به صدای حرف یاء می باشد که برای نشان دادن آن از یاء کوچک و بدون نقطه در زیر حرف قرار داده اند . علت نامگذاری کسره، هنگام تلفظ حروفی که داریا این علامت است، لبها حالت شکستن بخود میگیرد. صدای کسره عربی با صدای اِ فارسی کمی تفاوت دارد . درعربی صدای کسره متمایل به یاء شبیه صدای ای ، اما با کشش کمتر .


*هرگاه بعد از حرف مفتوح،( ّ ا ) الفی قرار گیرد این الف باعث دوبرابر مد و کشش صدای فتحه می شود=صدای الف مدی نزد هشت حرف (خ ص ض ط ظ غ ق ر) بصورت درشت و غلیظ شبیه صدای (آ) در فارسی و در بیست حرف دیگر بصورت نازک و رقیق ادا می شود.



*___ ی هرگاه بعد از حرف مکسور، حرف یاء قرار گیرد این یاء باعث دو برابر مد و کشش صدای کسره می شود که به آن یاءمدی میگویند. یاءمدی همانند صدای (ای) درفارسی ولی با کشش بیشتراست


* هرحرفی که هیچگونه حرکتی نداشته باشد،ساکن می نامند. شکل __ ال اول کلمه خفیف گرفته شده و نشانگر خفیف و سبک تلفظ شدن حرف ساکن در مقابل حرف متحرک (یامشدد)می باشد. __این شکل از اول کلمه مسکّن گرفته شده . حرف ساکن چون فاقد حرکت است ابتدای به آن محال و یا بسیار مشکل می باشد لذا به کمک حرف متحرک ماقبل خود و به یک بخش خوانده می شود.نکته: حرف دارای علامت سکون را ساکن می گویند. نکته: واو و یاء ساکن ماقبل مفتوح بانرمی ادا می شود.


*اگر حرفی پشت سرهم تکرار شود (اولی ساکن و دومی متحرک) تلفظ آن سنگین می شود چراکه می بایست زبان دوبار به مخرج یک حرف برخورد کن . برای رفع سنگینی اولی را در دومی ادغام میکنند در نتیجه زبان یکبار ولی محکم و باشدت به مخرج آن حرف برخورد و جدا می شود . (درهنگام برخورد باحالت سکون و درهنگام جدا شدن با همان حرکتی که آن حرف را دارا است).
حرف مشدد از علامت ّّّ استفاده که از شین کوچک ابتدای کلمه شِدِّ گرفته شده که دلالت بر شدید و محکم اداشدن حرف در هنگام تلفظ است. این علامت بالای حرف قرار وحرکات سه گانه نیز ضمیمه می شود

*هرگاه بعد از حروف مدی، حرف ساکن یا مشدد یا همزه قرار گیرد، حروف مدی پیش ازحالت طبیعی مد و کشش دارمیشود. که معمولا علامت آکولاد کوچک روی حروف مدی قرار میدهند. که این علامت از کلمه مدّ گرفته شده قسمت زیرین میم و طرف بالای دال را برای اختصار حذف کرده اند.

تنوین نون ساکن زائدی است که به آخر بعضی از اسمها اضافه می شود . برای اینکه نون زائده با نون اصلی اشتباه نشود آن را نمی نویسند و درعوض شکل حرکت حرف آخر را تکرار میکنند]نکته: بعضی از کلماتی که به تنوین فتحه ختم شده بعد از آنها الفی آوردند، مانند کتابًا درهنگام وقف باید بصورت الف مدی خوانده شوند. کتابا نکته: در بعضی از کلمات بعد از فتحه الف مدی آورنده نشده :کلماتی که به تاء گرد ختم شده باشد مثل رحمهً درهنگام وقف تاء تبدیل به هاء ساکن می شود رحمه.2-کلماتی که الف مدی آن بصورت یاء نوشته شده باشد مانند هُدًی
3-کلماتی که به همزه ختم شده باشند مانند مّاءً





حروف ناخوانا


حروف ناخوانا: چهارحرف (ا ل و ی) که در بعضی از کلمات نوشته شده ولی خوانده نمی شوند.
1*همزه روی سه حرف (أ ؤ ی) تا قاری نحوه تلفظ صحیح آن سه حرف را تشخیص دهد که سه حرف (اوی) دیگر خوانده میشود و فقط پایه همزه هستند.



نکته: بعضی وقتها یاء ئ پایه و کرسی همزه می شود دراینصورت نقطه آن را نمی نویسند.



*واو و یاء در بعضی از کلمات بصورت الف خوانده میشوند مانند (موسی – صلوه ) (صلاه و موسا) دربعضی از قرآنها روی این واو و یاء ، الف کوچکی قرار داده اند. که حرف ماقبل آنها مفتوح می باشد که باعث دو برابر مد و کشش صدای فتحه ماقبل می شود . واو و یاء در حکم پایه و کرسی برای الف مدی می باشند. بعضاً فتحه قبل بصورت ایستاده و واو و یا بدون علامت می آید


* در قرآن به شش کلمه برمی خوریم که با واو مدی (اُ) نوشته شده ولی واو مدی آنها خوانده نمی شود . اُولی . اُولات



نکته: بعضاً روی الف جمع و واو این شش کلمه دائره کوچک قرارداده اند تا دلالت بر عدم تلفظ نماید. اقیموا۫



*تلفظی که ابتدای آن ساکن باشد مشکل و یاغیرممکن ن۫صُر۫ . برای سهولت از الف متحرکی به نام همزه وصل کمک میگیریم که همزه وصل در ابتدای کلمه خوانده می شود ولی در وسط دوکلمه خوانده نمی شود. اُد۫خُلُوا



نکته: بعضاً روی الف همزه قطع (أ) و روی الف همزه وصل، صاد کوچک (ﭐ) قرار داده اند.

نکته: بعضاً الف همزه قطع را باعلامت مربوطه و الف همزه وصل را بدون علامت نوشته اند .



*هرگاه حروف مدی به همزه وصل برسند میان حروف مدی (که ذاتاً ساکن می باشند) و حرف بعد از همزه وصل (که همیشه ساکن یا مشدد می باشد) التقاء ساکنین پیش می آید . برای رفع التقاء ساکنین حروف مدی خوانده نمی شوند.ذوالعرش

*(ال) تعریف شامل دو حرف الف و لام می باشد. الف آن، همزه وصل است که در ابتدای کلام خوانده می شود و در وسط جمله خوانده نمی شود) لام آن نزد حروف دو حالت دارد، نزد چهارده حرف قمری (عجبا که خوف حقّ غمی) اظهار و نزد چهارده حرف شمسی تبدیل به حروف شمسی شده و در هم ادغام میشوند. بعضاً لام را بدون علامت سکون و در عوض حرف بعدی را مشدد نوشته اند . والشّّمس- عالم الغیب
*حروفی که نوشته نشده ولی باید خوانده شود سه حرف (وای ) که بعضاً نوشته نشده ولی باید خوانده شود .درمواردی که جزء اصل کلمه نمی باشند. 2-مواردی که جزء اصل کلمه می باشند.
مورد یک: واو – یاء) که براثر اشباع هاء ضمیر بوجود می آید نخست به معنای اشباع و هاء ضمیر توجه فرمائید.

اشباع: درصطلاح قراءت به معنای سیرکردن حرکت به قسمتی از که از فتحه ، الف مدی و از کسره ، یای مدی و از ضمه، واو مدی تولید می شود



هاء ضمیر: عبارت است از (ه) که در آخر کلمه می آید و معنی (او- آن) می دهد: مانند لَهُ (برای او) فیه (در آن). هاء ضمیر در صورتیکه حرف قبل از آن متحرک باشد، اشباع می گردد. بدین معنی که اگر حرکت هاء، کسره باشد تبدیل به یاء مدی و درصورتی که حرکت هاء ضمه باشد تبدیل به واو مدی میشود (هُو) – بهِ =بهی


نکته بعضاً حرف واو و یاء تولید شده از اشباع را بصورت کوچک بعد از هاء ضمیر نوشته اند . نکته: هاء ضمیر در سه مورد ذیل اشباع نمی شود. 1و2-قبل و بعد از هاء ضمیر ساکن باشد . 3-قبل هاء ضمیر حروف مدی باشد


*مواردی که جزء اصل کلمه می باشند. (وای) دربعضی کلمات نوشته نشده با اینکه جزء اصل کلمه است و آن جلوگیری از تکرار می باشد. هرکجا یکی از این سه حرف در کلمه ای پشت سرهم تکرار میشد به نوشتن یکی اکتفا میکردند. نبیین. نبیّن.که بعضاً برای راهنمائی درچنین مواردکی (وای) کوچک اضافه نمودن یستوُون


نکته:و بعضاً با ایستاده نوشتن حرکت فتح و کسره و نوشتن ضمه به شکل( ، ) لزوم تلفظ آن را مشخص کردند. خاطِؤ‛ن

*رفع التقاء ساکنین: حرف سکون به تنهائی خوانده نمی شود باکمک حرف متحرک ماقبل خوانده میشود و در تنوین، نون ساکنی که نوشته نشده ولی در تلفظ خوانده می شود. حال اگر بعد از کلمه تنوین دار، کلمه ای بیاید که اول آن ساکن یا مشدد باشد، در این صورت دوحرف ساکن در تلفظ نزد هم قرارخواهند گرفت که به این حالت التقاء ساکنین گویند برای رفعش نون تنوین را در تلفظ با حرکت کسره می خوانیم برحمهٍ ادخُلُوا خوانده می شود لهوَ ن ِ دخُلُوا

*قطع صدا برای تازه کردن نفس را وقف میگویند. محل مناسب برای وقف مهم است . نخستین نفرعلامه شیخ عبدالله سجاوندی به رموز سجاوندی مشهور گردید.نحوه وقف کردن برآخره کلمات: وقف بدون تغییر اگر در آخرکلمه حرف ساکن یا یکی از حروف مدی قرارگیرد وقف هیچ تغییری در آن داده نمی شود و همانطور خوانده می شود . تسرفوا 'وقف اسکان یعنی ساکن کردن اگر حرف آخر کلمه متحرک (کوتاه) یا داری تنوین کسره یا ضمه باشد درهنگام وقف ساکن میگردد. هدی للمتقینَ می شود هدی للمتقین'وقف ابدال: یعنی تبدیل کردن: اگر حرکت آخر کلمه تاء گرد باشد هنگام وقف به هاء ساکن تبدیل می شود الواقعهُ =الواقعه


و همچنین اگر آخر کلمه دارای تنوین فتحه باشد هنگام وقف تنوین حذف شده تبدیل به الف مدی میگردد. عنابًا = اعنابا


*رموز سجاوندی : شش مورد بوده:


(م) نشانه (وقف لازم) و حتمی است در جائی می آید که وصل به ما قبل معنی دیگری می دهد.


(ط)نشانه (وقف مطلق) ابتدای به ما بعد بسیار نیکو است درجائی قرارداده می شود که محل وقف از نظرلفظ ومعنی تمام باشد


(ج)نشانه (وقف جایز) به موجب این علامت، وقف و وصل هردو جایز درجائی قرارداده می شود که جهت وقف و و صل هردو موجود باشد، ولی وقف قوی تر است.

(ز)نشانه (وقف مجوز) وقف و وصل هردو جایز ولی وصل بهتر است در جائی قرارمیگیرد که جهت وقف و وصل هردو موجود باشد ولی وصل قوی ترباشد.

(ص) نشانه (وقف مرخص) وقف درصورت نبودن نفس جایز است و کلام مابعد از حیث معنی مربوط به ما قبل می باشد ولی بعلت طولانی بودن وقف اکالی ندارد و بعد از وقف اعاده هم لازم نیست چراکه جمله بعد با وجود ارتباط به ما قبل مفهوم می باشد.

(لا) نشانه (وقف غیر جایز-ممنوع) وقف جایز نیست و وصل لازم و ضروری می باشد جائی قرار میگیرد که وقف بین دو عبارت معنی کلام را تغییر دهد و درصورت وقف اعاده ماقبل با مراعات حسن ابتدا لازم و حتمی می باشد مگر آخرآیات باشد.


(قلی)نشانه (برتری وقف و جواز وصل)

(سه نقطه ) نشانه جواز وقف بر یکی از دو موضوع و بر هر دو نمی توان وقف کرد. به مورد اخیر وقف معانقه و وقف مراقبه میگویند جائی که قسمت از کلام به تنهائی مفید معنی نیست باید به کمک جمله قبل و یا بعد خود مفید است . که اگر جمله قبلی وقفی صورت پذیرد باید با جمله بعد متصل شود ولی اگر با جمله قبل متصل شود میتوان برآن کلام وقف کرد.

برچسب ها قران خوان ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    رضایت شما از وبلاگ در چه سطح است؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 142
  • بازدید کلی : 1,960